تولید داخلی در بزنگاه‌های تاریخی

  • خرداد ۱۳۹۹
  • دیدگاه غیر فعال شده است

در موضوع تولید داخلی، طی سه دهۀ اخیر، دو دیدگاه غالب در ایران رواج داشته است. دیدگاه اول خودکفایی را لازم و تولید داخلی را در تمامی زمینه‌ها واجب می‌داند؛ و در مقابل آن، دیدگاه دوم، خودکفایی را غیر علمی و غیر عملی دانسته، تولید داخلی را صرفا در مواردی که توجیه اقتصادی (دارای رقابت در برابر کالای وارداتی) دارد، قابل پذیرش می‌داند.
طرفداران دیدگاه اول (خودکفایی) معتقدند که خودکفایی با پافشاری بر تولید داخلی، موقعیت‌های شغلی بیشتری برای ایرانیان فراهم خواهد کرد و چرخیدن چرخ تولید به رشد اقتصادی و کاهش فقر منجر خواهد شد. در عین حال خودکفایی موجب قدرت، اقتدار، استقلال و آبروی ایران و ایرانیان خواهد بود. مثالی که این گروه برای اثبات ادعای خود می‌آورند، خودکفایی در تولید بنزین و در صنایع دفاعی است که به ترتیب موجب از بین رفتن آثار تحریم‌ها و تهدیدها شده اند.
طرفداران دیدگاه دوم (تولید با توجیه اقتصادی) اما معتقدند که اولا در دهکدۀ جهانی کنونی، خودکفایی بی‌معنی است و «هیچ کشور دیگری» خودکفا نیست. اصرار بر خودکفایی با از بین بردن «بازار آزاد» و حذف کالای وارداتی، نه تنها موجب رکود و در نتیجه فشار مضاعف اقتصادی به مردم می‌شود، کیفیت کالای تولید داخلی را نیز به شدت پایین می‌آورد، تا حدی که مردم تمایلی به مصرف آن کالا ندارند. مثال شاخص این گروه، صنایع خودروسازی داخلی است.
پر واضح است که این دو دیدگاه کاملا متناقض، قابلیت اجرای هم زمان را ندارند. در سه دهۀ قبل، اگر چه دیدگاه خودکفایی صدای غالب در رسانه‌ها بوده است، اما در اجرا می‌بینیم که بسیاری از مسوولان، اعتقادی به خودکفایی نداشه، تولید داخلی را صرفا در مواردی که «توجیه اقتصادی» دارد، اجرا کرده اند. مثال‌های فراوانی در تایید این ادعا می‌توان بر شمرد که شاید مهمترین آنها عبارت باشند از: واردات گندم و بازگشت به دوران قبل از خودکفایی گندم به واسطه قیمت پایین گندم وارداتی، عدم احداث پالایشگاه‌های جدید به دلیل قیمت تمام شده‌ی بالاتر بنزین تولیدی در داخل، پرداخت یارانه به کالای الکترونیک وارداتی و تضعیف تولیدکنندگان داخلی به علت کیفیت بالای کالاهای وارداتی، واردات بی‌رویۀ منسوجات و افول صنعت نساجی ایران، و قس علی هذا.
سه دهه تقابل دیدگاه «خودکفایی» در برابر «تولید با توجیه اقتصادی» به همراه تمامی اتفاق‌ها و حواشی سیاسی و اجتماعی پیرامون آن، تجربۀ گرانبهایی است برای ایران تا دیدگاه اقتصادی دهه‌های آینده یا به گفتۀ رهبر، گام دوم انقلاب، را شجاعانه و واقع‌بینانه ترسیم کند. حد اقل چیزی که از این سه دهه باید آموخته باشیم این است که ایران، مانند «هیچ کشور دیگری» نیست. بررسی تجارب دیگر کشورها و درس گرفتن از موفقیت‌ها و شکست‌های آنان، لازم است، اما ایران محکوم به یافتن راه حل منحصر به فردی برای معضلات اقتصادی خویش است.
همان اندازه که خودکفایی ایران به ویژه در حوزه‌های نظامی و کالاهای استراتژیک مانند صنایع غذایی، دارویی، و تجهیزات پزشکی مهم و بایسته است، از بین بردن بازار آزاد و اصل رقابت در بازار به ویژه در مورد کالاهای مورد نیاز مردم در زندگی روزمره، مشکل‌زا و خسارت‌بار خواهد بود.
پرسش کلیدی شاید این باشد که ایران در چه حوزه‌هایی ملزم به خودکفایی است و در چه مواردی باید ضمن حمایت‌های معقول از تولید کنندۀ داخلی، فضای رقابت با کالای وارداتی را نیز در بازار ایجاد کند؟ و پاسخ این پرسش در همین سی سال تجربۀ معاصر ماست. تحریم‌ها و به گروگان گرفتن زندگی و سلامت مردم ایران توسط بعضی دول خارجی، و همچنین شرایط حاکم بر تجارت در دنیاگیری ویروس جدید کرونا، همگی باید دیدگاه ایران نسبت به تولید داخلی را تصحیح کند. به عنوان یک مثال ملموس، اگر ایران در تولید بسیاری از تجهیرات پزشکی به خودکفایی نرسیده بود، آمار تلفات جانی ایرانیان در تقارن همه‌گیری کرونا و تحریم‌های فلج کنندۀ آمریکا به ده‌ها و بلکه صدها برابر میزان کنونی می‌رسید.
حال که صحبت از همه‌گیری کرونا به میان آمده است، بد نیست کلام را با این تمثیل زیبای رهبر ایران به پایان بیاوریم:
«این روزها که مسالۀ کرونا هم مطرح است، نقش سیستم دفاعی بدن در مواجهۀ با ویروس‌ها، با میکروب‌ها و مهاجم‌های ضد سلامت نقش خیلی مهمی است. همین ویروس کرونا بلاشک وارد خیلی از بدن‌ها شد، لکن آنها مریض نشدند؛ چرا؟ به خاطر اینکه یک سیستم دفاعی سالمِ خوبی داشتند که توانست دفاع کند و امنیت بدن را تأمین بکند. اگر ما در اقتصاد کشور، اقتصاد را به یک بدن انسان تشبیه بکنیم، سیستم دفاعی و امنیت‌بخشِ اقتصاد عبارت از تولید است.»

نویسنده

قبلی «
بعدی »