چرا اختلال اضطراب پس از سانحه، همیشه تشخیص داده نمیشود؟
چندین دلیل وجود دارد که چرا ممکن است اختلال اضطراب پس از سانحه در فرد مبتلا، تشخیص داده نشود:
اَنگ و سوءتفاهم
افراد مبتلا به اختلال اضطراب پس از سانحه، اغلب از صحبت درمورد احساس خود، اجتناب میکنند تا مجبور نباشند به حادثۀ تروماتیک فکر کنند. برخی افراد، احساس میکنند علائمی که تجربه میکنند (به عنوان مثال، گوشهگیری و بیتفاوتی) به آنها کمک میکند که شرایط را تحمل کنند و متوجه نیستند که عامل به وجود آمدن آن علائم، اختلال اضطراب پس از سانحه بوده است. وقتی حال کسی اصلاً خوب نیست، سخت است که باور کند در نهایت به همان حالی که پیش از حادثۀ تروماتیک داشته، باز خواهد گشت و این موضوع، ممکن است مانع از دریافت کمک شود.
تشخیص نادرست
برخی افراد که مبتلا به اختلال اضطراب پس از سانحه هستند، ممکن است مورد تشخیص نادرست، مانند تشخیص استرس یا افسردگی قرار بگیرند. برخی افراد، دچار مشکلات روحی و جسمی دیگری هم هستند که باعث میشوند اختلال اضطراب پس از سانحۀ آنها مورد غفلت واقع شود.
همچنین ممکن است علائم جسمانی غیرقابل توضیح (از لحاظ پزشکی)، داشته باشند مانند:
مشکلات گوارشی، سندرمهای درد و سردرد.
وجود این علائم موجب میشود اختلال اضطراب پس از سانحۀ افراد با مشکل دیگری، اشتباه گرفته شود.
سایر چالشها
برخی افراد مبتلا به اختلال اضطراب پس از سانحه، همچنین ممکن است چالشهای دیگری داشته باشند، مانند مشکل در رابطه یا وابستگی به الکل یا اعتیاد به مواد مخدر. موارد مذکور، ممکن است براثر اختلال اضطراب پس از سانحه به وجود آمده باشند اما میتوانند نسبت به این اختلال، نمود بیشتری داشته باشند.
عوارض اضطراب پس از سانحه
این اختلال، معمولاً همراه با سایر اختلالات روانشناسی ازجمله افسردگی، مشکلات حافظه و سایر مشکلات بهداشت جسمی و روانی، مشاهده میشود و ممکن است در موارد حاد، منجر به پناه بردن فرد مبتلا به مصرف الکل یا مصرف مواد مخدر شود.
روند درمان اختلال اضطراب پس از سانحه
هر فرد، خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد و اختلال اضطراب پس ازسانحه، تأثیرات متفاوتی بر افراد خواهد داشت. بنابراین، درمانی که برای یک فرد، مفید است، ممکن است برای فرد دیگر، بیتأثیر باشد.
بهطور کلی، پروسۀ درمان این اختلال، سه هدف اصلی را دنبال میکند:
بهبود علائم، آموزش مهارتهای مقابله با این اختلال و بازیابی عزتنفس فرد مبتلا.
روشهای درمان اختلال اضطراب پس از سانحه
رواندرمانی
رواندرمانی بهجای تمرکز روی زندگی گذشتۀ فرد، روی تجربۀ تروما متمرکز است و در موارد زیر به افراد، کمک خواهد کرد:
- پذیرش (یادگیری پذیرش این موضوع که اگرچه آنچه اتفاق افتاده، قابل تغییر نیست ولی افراد میتوانند درمورد حادثه، طور دیگری فکر کنند)؛
- یادآوری حادثه (یادآوری آنچه اتفاق افتاده، بدون اینکه ترس و پریشانی بر فرد، غلبه کند)؛
- صحبت دربارۀ تجربیات (صحبت دربارۀ اینکه چه اتفاقی رخ داده به این هدف که ذهن، بتواند خاطرات را در گوشهای ذخیره کند و به کارهای دیگر بپردازد)؛
- احساس امنیت بیشتر (از طریق کمک به افراد برای داشتن کنترل بیشتر بر احساساتشان).
دارودرمانی
مغز هر شخص به شکل متفاوتی با اختلال اضطراب پس از سانحه، برخورد میکند و این به آن دلیل است که تعادل مواد شیمیاییِ انتقالدهندهها در مغز بههم میخورد و مغز در وضعیت «جنگ یا فرار» قرار میگیرد. تلاش فرد برای سرکوب کردن این وضعیت، میتواند باعث سرد شدن احساسات یا از بین رفتن آنها شود. دارو درمانی، کمک میکند که فرد، کمتر درمورد اتفاقی که افتاده، فکر کند و کابوس دیدنها و بازگشت به عقبها را متوقف کند.
بیشترین نوع داروهایی که برای درمان این اختلال، استفاده میشوند، داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب هستند که به کنترل علائم ازجمله غم، نگرانی، خشم و …، کمک میکنند. سایر داروها ممکن است برای درمان علائم این اختلال، مانند مشکلات بیخوابی و کابوسها مفید باشند.
گفتاردرمانی
طی جلسات مشاوره، ابتدا فرد درمورد واقعۀ تکاندهنده با درمانگر خود صبحت میکند، دربارۀ اینکه چگونه این حادثه، افکار و زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. سپس جزئیات اتفاقی که رخ داده را بررسی و راههای جدیدی برای برخورد با آن مییابد.
حساسیتزدایی ازطریق حرکات چشم و پردازش مجدد
دراین درمان، بهجای آنکه فرد، حادثه را برای درمانگر خود روایت کند، درمانگر کاری انجام میدهد؛ مانند حرکت دادن دست، روشن و خاموش کردن چراغ یا ایجاد یک صدا و در این موقعیت از فرد میخواهد روی چیزی که میبیند یا صدایی که میشنود، تمرکز کند.
هدف، این است که فرد، هنگام یادآوری ترومای خود، بتواند به یک چیز مثبت، فکر کند و در واقع، این مثبتاندیشی را با احساسات منفی خود جایگزین کند.