ترسیم چشم‌انداز آتی برای تولید فایبر، قدم بزرگ دیگری به سوی خودکفایی

  • آذر ۱۴۰۲
  • دیدگاه غیر فعال شده است

گفت‌وگو با مهندس حسن کریمی، مدیریت جامع صنایع کنسرسیوم دیالیز ایران

 

با سلام و تشکر از اینکه وقت‌تان را در اختیار ماهنامۀ دیالیز قرار دادید، لطفاً اجمالاً خودتان را معرفی بفرمایید.

با عرض سلام، اینجانب حسن کریمی هستم و حدود سیزده سال است که در کنسرسیوم دیالیز، فعالیت می‌کنم. لیسانس مهندسی صنایع دارم و سیزده سال پیش با سِمت کارشناس کنترل موجودی در شرکت مدی‌تک‌سیس استخدام شدم. بعد از آن، سمت‌های دیگری به من واگذار شد ازجمله مدیریت مهندسی صنایع مدی‌تک‌سیس و درحال حاضر علاوه بر سمت مذکور، مدیریت جامع صنایع کنسرسیوم دیالیز ایران هم بر عهدۀ اینجانب است.

یک مهندس صنایع چه وظایفی بر عهده دارد؟

حیطۀ کاری واحد مهندسی صنایع، بسیار گسترده است ولی بخشی از این حیطه، سفارش‌گذاری و تخمین مواد اولیۀ مورد نیاز کارخانه‌ها است. در بخش مهندسی صنایع ازجمله وظایف اصلی ما این است که برنامه‌های فروش و نیازی که در کشور وجود دارد را تبدیل کنیم به برنامه‌های تولید یا تأمین مواد اولیه و ساخت محصول نهایی و از دل این برنامه‌ها، نیازمندی‌ها را مرتفع کنیم و تخمین بزنیم که چه میزان از منابعی مثل نیروی انسانی، ماشین‌آلات و مواد اولیه را نیاز داریم.

در واقع، ما بر اساس لیست مواد مصرفی، تخمین می‌زنیم که طبق سفارش فروش و برنامۀ تولیدی و با در نظر گرفتن میزان تولید خالص، سنجش ضایعات و سایر مواردی که وجود دارد، چه میزان مواد اولیه را لازم داریم و سپس عمل سفارش‌گذاری را با هماهنگی واحد بازرگانی انجام می‌دهیم. واحد بازرگانی، چکُش‌کاری‌های لازم را روی این سفارش‌ها، اعمال کرده و مذاکراتی هم با تأمین‌کنندگان انجام می‌دهد. ما باید ریسک‌های تأمین مواد اولیه را در نظر بگیریم. در تأمین برخی مواد اولیه، این‌طور نیست که صددرصد در بازه‌ای که ما می‌خواهیم مادۀ اولیۀ مذکور به دست ما برسد و ممکن است که گاهی، تأمین‌کنندگان، مشکلی در این زمینه داشته باشند. به همین دلیل ما همیشه میزانی از موجودیِ احتیاطی برای خودمان نگه می‌داریم که البته این موجودی احتیاطی هم حد و حدودی دارد. اگر ما بخواهیم میزان این موجودی را خیلی دست بالا بگیریم، سازمان، مشمول پرداخت هزینه می‌شود یعنی از یک طرف، نقدینگی ما تبدیل به موجودیِ انبار خواهد شد و از طرف دیگر هم مُلزم به پرداخت هزینه‌های انبارداری می‌شویم و اگر هم بخواهیم موجودیِ احتیاطی را کم در نظر بگیریم، ممکن است خطوط تولید به دلیل فقدان مواد اولیه، متوقف بشوند.

لطفاً یک توضیح کلی دربارۀ مسئلۀ تأمین مواد اولیه در کنسرسیوم بفرمایید.

مواد اولیۀ ما سه بخش است. یک دسته، مواد اولیه‌ای که در داخل کنسرسیوم دیالیز ایران، تولید می‌شود و خیال ما تا حدودی نسبت به تأمین این دسته، راحت‌تر است چراکه صفر تا صد آن، دست ما است. یک دسته هم مواد اولیه‌ای که تأمین‌کننده‌های داخل کشور، آنها را تولید می‌کنند و ریسک این دسته به علت تعدد تأمین‌کنندگان و کوتاهی زمانِ دریافت مواد بعد از سفارش‌گذاری تا حدودی پایین‌تر است. یک دسته مواد هم داریم که از خارج کشور، تأمین می‌شوند و این مواد، استراتژیک‌ترین و پُر ریسک‌ترین مواد اولیۀ ما در این حیطه هستند. برای کاهش این ریسک، همیشه باید تأمین‌کنندگان متعدد داشته باشیم و ذخیرۀ انبار خوبی هم از این دسته داشته باشیم. تجربه ثابت کرده که به‌ویژه در سالیان اخیر، ثباتی وجود ندارد و نباید روی این دسته از مواد اولیه، ریسک کنیم و با وجود اینکه می‌دانیم سرمایه‌ها را نباید انبار کرد و این انبارش، خلاف اصل بهینگی است ولی به دلایل مذکور، مجبوریم که این کار را بکنیم و همیشه برای مدت چندین ماه استفاده، مواد اولیۀ خارجی را در انبارهای‌مان موجود و ذخیره داشته باشیم.

 

یعنی ترجیح می‌دهید که خطوط تولید به‌طور مستمر درحال کار باشند تا اینکه به دلیل تبعیت از اصل بهینگی و عدم انبارش مواد اولیه، متوقف شوند؟

بله. راز ماندگاری هر بنگاه اقتصادی در دنیای رقابتی و رو به رشد امروز، ارتقاء و سودآوری اقتصادی است. اما در کنسرسیوم دیالیز ایران و کلاً در صنعت تولید تجهیزات پزشکی،  موضوع حفاظت از جان و سلامت بیماران بر موضوع سودآوری، اولویت دارد. همچنین در تولید محصولات استراتژیک سلامت محور مانند تجهیزات دیالیز، نمی‌توان خطر کرد و گفت مثلاً یک ماه هم به اقتضای شرایط و ضرورت، خط تولید را می‌خوابانیم تا مواد اولیه، تأمین شده و شرایط، مساعد کار بشود. ما باید همیشه حواس‌مان باشد که خطوط تولیدمان به‌هیچ عنوان متوقف نشوند و اولویت اول ما استمرار کارکرد خطوط تولید در زمینه‌های مختلف از تولید و تأمین مواد اولیه تا تولید محصولاتِ میانی و همچنین محصولات نهایی است. ما باید همیشه ذخیرۀ مطمئنی برای محصولات‌مان داشته باشیم و تلاش کنیم تا خطر تهدید جان بیماران به سبب کمبود محصولات به صفر برسد.

 

 

لطفاً در زمینۀ انواع مواد اولیۀ مورد نیازی که در خود کنسرسیوم تولید می‌شوند توضیحاتی بفرمایید.

شرکت‌های «مدی‌تک‌سیس» و «فارمد» ملزومات اصلی مصرفی دیالیز، مانند صافی دیالیز را تولید می‌کنند ولی برای تولید این ملزومات مصرفی به مواد اولیه و قطعات دیگری ازجمله قطعات پلاستیکی هم نیاز است. این قطعات، سال‌هاست در داخل کنسرسیوم دیالیز ایران تولید می‌شوند (تا سال ۹۷ توسط خود شرکت «مدی‌تک‌سیس» تولید می‌شد و از سال ۱۳۹۷ به بعد هم توسط شرکت «فارمِدپلاست پویان» تولید می‌شود). برخورد شرکت مدی‌تک‌سیس و فارمِد با شرکت فارمدپلاست هم مثل برخورد این شرکت با دیگر تأمین‌کنندگان داخلی است چراکه شرکت فارمدپلاست، یک شرکت حقوقی مستقل است اما به هرحال چون جزو شرکت‌های کنسرسیوم است، یک اطمینان خاطری در مورد محصولات آن برای ما وجود دارد زیرا ما بر موجودی‌ها و اطلاعات آن اشراف داریم و خیال ما از بابت تأمین به‌موقع مواد اولیه توسط این شرکت، راحت است. شرکت دیگر، شرکت «نُوافارمد کیمیا» است که پودرهای بیکربنات را تولید می‌کند. ما سال‌های طولانی، این پودر را به صورت وارداتی و از طریق تولیدکنندگان خارجی، تأمین می‌کردیم و به دلیل اینکه این پودر بسیار حجیم است تقریباً معادل قیمت خودش، هزینۀ حمل و نقل پرداخت می‌شد اما خوشبختانه با تولید این پودر در شرکت نوافامد تا حد زیادی در زمینۀ تأمین این محصول به خودکفایی رسیده‌ایم و خیال ما از این بخش هم تا حد قابل توجهی راحت شده است. ما به جز بخش مواد اولیه در بخش ماشین‌آلات هم قبلاً تمام خطوط‌مان را برون‌سپاری می‌کردیم و خطوط ما توسط شرکت‌های خارجی برای ما راه‌اندازی می‌شد ولی درحال حاضر شرکت «نواتیس طب» را داریم که نه در بحث تأمین مواد اولیه اما در بحث راه‌اندازی خطوط تولید و ماشین‌آلات خطوط‌مان، بسیار کمک‌کننده است.

 

آقای مهندس، لطفاً برای ما از مشکلات و موانع موجود بر سر راه تهیه و تأمین مواد اولیه بگویید.

مشکلات بسیار زیادی بر سر راه همۀ تولیدکننده‌ها وجود دارد. بخش بزرگی از این مشکلات در رابطه با تأمین مواد اولیه است. ما برای مواد اولیۀ خارجی، همیشه بحث تأمین ارز را داشته‌ایم. ما باید ارز را به دست تأمین‌کننده برسانیم و چون با شرکت‌های خارجی، طرف هستیم، همیشه این اطمینان خاطر وجود ندارد که ارز ارسالی، سر موقع برسد. ممکن است ارز، دیرتر برسد یا شرکت خارجی، بدقولی کند. در رابطه با تأمین‌کنندگان داخلی هم مشکلات به نوع دیگری وجود دارند. تأمین‌کنندگان داخلی هم موادی مانند کارتن‌ها، لیبیل‌ها، اقلام بسته‌بندی و قطعاتی دیگر را برای ما تولید می‌کنند و آنها هم در واقع، مشکلات خودشان را دارند و به دلایل مختلف، ممکن است نتوانند سرِ زمان مقرر، این موارد را برای ما تأمین کنند و همین امر، ممکن است خطوط ما را دچار اشکال کند. در رابطه با شرکت‌های داخل کنسرسیوم، اوضاع‌ ما بهتر و مشکلات‌مان کمتر است ولی آنها هم به هرحال چون برای تولیدات‌شان به مواد اولیه، نیاز دارند (مثلاً شرکت فارمدپلاست، مواد پلیمری و بعضی اقلام مواد اولیۀ خودش را هم تهیه می‌کند) این زنجیرۀ خطر برای آنها هم وجود خواهد داشت. مشکل دیگری که با آن رو‌به‌رو هستیم ثابت نبودن قیمت‌ها است. قیمت‌ محصولات ما حتماً باید از طرف سازمان‌های بالادستی، تأیید شود. ما یک‌بار بر اساس فهرستی که به ادارۀ کل تجهیزات پزشکی تحویل می‌دهیم، تأیید قیمت‌ها را می‌گیریم که باید فروش هم بر اساس همان قیمت مشخص شده انجام شود. منتها متأسفانه در مورد لیستی که ما می‌دهیم حداقل در سه، چهار سال گذشته، ثبات قیمت، وجود نداشته و معیارهایی که در واقع بر اساس آنها قیمت‌ها را به ادارۀ کل تجهیزات پزشکی، اعلام کرده‌ایم، مدام درحال تغییر بوده‌اند و ما نمی‌توانیم بر اساس آن تغییرات، قیمت فروش‌مان را افزایش دهیم. بنابراین، یک مشکل، ثابت نبودن قیمت‌ها و مشکل دیگر، تأمین پول برای خرید این اقلام است. وقتی قیمت‌ها بالا می‌رود، این ریسک وجود دارد که مواد اولیه در بازار پیدا نشود و در این صورت ما مجبوریم که ذخیرۀ انبارهای‌مان را بالاتر ببریم که این هم در جای خود نیازمند صرف هزینه و صرف هزینه هم نیازمند اخذ تسهیلات است و همۀ این عوامل، مجدداً و به‌صورت مضاعف، قیمت مواد اولیه را افزایش می‌دهند. البته برای مقابله با تغییر مداوم هزینه‌ها در سال جاری، ادارۀ کل تجهیزات پزشکی، روندی را آغاز کرده که خود این سازمان بتواند براساس اطلاعات دریافتی به‌صورت خودکار، قیمت تمام شده به لحظه را محاسبه و در صورت نیاز، تغییرات قیمت فروش را اعمال کند. درمورد مواد خارجی نیز ما علی‌رغم ذخیرۀ خوبی که در انبارها نگه می‌داریم، به کرّات، تلاطم بازار در تهیۀ این مواد را شاهد هستیم. مثلاً درمورد فیلترهای دیالیز، علی‌رغم اینکه مصرف جهانی آن به میزان زیادی بالا رفته است، تعداد تأمین‌کننده‌ها به‌خصوص تأمین‌کننده‌های فایبر به همان نسبت، افزایش پیدا نکرده است. در نتیجه، تأمین این مواد اولیه از بازارهای خارجی، نسبت به قبل، سخت‌تر شده است به علاوۀ اینکه آن شرکت‌ها هم به دلیل مشکلات جهانی، مثل جنگ اوکراین و مسئلۀ افزایش قیمت گاز و… قیمت‌های‌شان را به‌صورت دوره‌ای افزایش می‌دهند و این هم در مسیر تأمین مواد اولیه، مشکل‌ساز خواهد شد. البته بحث تأمین مواد اولیه، تنها بخشی از مشکلات و چالش‌های تولید است و مشکلات بسیاری از قبیل؛ قطع برق، گاز و آب در برهه‌های زمانی مختلف و همچنین مشکلات مربوط به پیچیدگی‌های فنی دستگاه‌های تولیدی نیز بعضاً وجود دارد.

 

و پیشنهاد شما برای رفع مشکلاتی ازقبیل تأمین ارز و ریال، نقل و انتقال ارز و ریال و قیمت‌گذاری، اجمالاً چه خواهد بود؟

پیشنهاد اینجانب و همین‌طور هیأت مدیرۀ کنسرسیوم، این است که سعی کنیم تا حد امکان در تولید داخلیِ مواد اولیه، پیشرفت کنیم. بنابر تجربه‌ای که ما داریم، شرکت‌های داخل کنسرسیوم، اطمینان بسیار بالاتری را برای ما ایجاد می‌کنند و ما هرچقدر بتوانیم این مواد اولیه را به داخل زنجیرۀ تولید ـ مصرف شرکت‌های کنسرسیوم دیالیز بیاوریم و یا شرکتی باشد که شرکت و شرکت‌های ما سهام‌دار بخشی از آن باشند، خیال‌مان راحت‌تر خواهد بود که این مشکلات تا حد ممکن کاسته شوند. این امر در رابطه با دسته‌ای از مواد اولیه مثل کارتن یا اقلام مورد نیاز در بسته‌بندی، چون تأمین‌کننده‌های بسیار زیادی دارد، شاید لزومی نداشته باشد چراکه اقلام مذکور به‌صورت روتین درحال تولید شدن هستند و نیازی نیست که ما بخواهیم آنها را به دایرۀ محصولات تولیدی خودمان وارد کنیم اما درمورد تولید محصولاتی که خاص هستند مثل فایبر همودیالیز یا پودر بیکربنات، هر ‌قدر بتوانیم تولید را در شرکت‌های داخل کنسرسیوم انجام دهیم، اطمینان بالاتری برای ما حاصل می‌شود و در بحث قیمت‌ها هم چون در آن صورت مواد اولیه با قیمت پایین‌تری به دست ما خواهد رسید و ما می‌توانیم محصولات رقابتی‌تری را وارد بازار کنیم، این امر، منجر به خودکفایی در کشور خواهد شد.

 

درحال حاضر، میزان خودکفایی در تأمین مواد اولیه در کشور و در مجموعۀ کنسرسیوم دیالیز را چه‌طور ارزیابی می‌فرمایید؟

اگر بخواهم مسئلۀ تولید مواد اولیه درحال حاضر را با حوالی سال‌های ۸۵ تا ۹۰ مقایسه کنم (با توجه به اینکه من از سال ۸۹ وارد کنسرسیوم شدم) باید اذعان کنم که وضعیت تولید به میزان چشمگیری بهتر شده و درست است که بخشی از مواد اولیۀ ما مثل فایبر، کماکان وارد می‌شوند و درمورد آنها هنوز خودکفا نشده‌ایم اما به‌هرحال، کشورهای کمی هم در دنیا هستند که فایبر تولید کنند. شاید فقط ۵ یا ۶ کشور باشند که این محصول را تولید می‌کنند. البته ما هم به سمت تولید فایبر رفته‌ایم و همین که برنامۀ تولید آن را در چشم‌انداز آتی‌مان داریم، یعنی قدم خیلی بزرگی به سمت خودکفایی برداشته‌ایم. به هرحال ما در ایران زندگی می‌کنیم و در این‌جا خرید و تأمین مواد اولیه به آسانی خرید مواد اولیه برای یک کشور اروپایی نیست و این به نفع ما است که به سمت خودکفایی در تولید مواد اولیه پیش برویم. طی سال‌های گذشته، دامنۀ تولید پودر بیکربنات و قطعات پلاستیکی مورد نیاز را بسیار کامل کرده‌ایم و برآنیم که فایبر را هم خودمان تولید کنیم. درحال حاضر، قطعاتی مثل «اُ ـ رینگ» را که تا سال‌ها وارد کنندۀ آن بودیم، خودمان تولید می‌کنیم و به نظر من، ما در مسیر درستی هستیم. البته دسته‌ای از مواد اولیه نیز وجود دارد مثل پلی‌کربنات که ما آن را تا آن حد، مصرف نداریم که بخواهیم خودمان تولید کنیم و برای آن یک خط تولید مستقل راه‌اندازی کنیم چراکه ما درصد پایینی از تولید یک کارخانۀ تولید پلی‌کربنات را مصرف می‌کنیم. اما اگر پی‌گیری و کمک کنیم که شرکت‌های دیگر ایرانی بتوانند آن را تولید کنند، این برای ما هم بسیار کمک‌کننده خواهد بود. ولی اگر یک دسته از مواد را که حداقل۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت‌شان را خودمان مصرف می‌کنیم بتوانیم خودمان تولید کنیم، خیال ‌ما راحت‌تر خواهد شد. هم خیال ما و هم خیال بیماران دیالیزی کشور که عزیزان ما هستند.

 

تأثیر تحریم‌ها را بر تولید و تأمین مواد اولیۀ مورد نیاز چه‌طور می‌بینید؟ آیا این تأثیرات، مثبت بوده یا منفی یا توأمان؟

شالوده و شاخصۀ تحریم، طبیعتاً واجد تأثیرات منفی است چون هدف تحریم‌کننده، قطعاً نفع تحریم‌ شونده نیست و نمی‌خواهد که تحریم شونده، تأثیر مثبت بپذیرد. پس تحریم، تأثیرات منفی خودش را دارد اما اگر به میزان کمی تأثیر مثبت داشته باشد آن تأثیر مثبت این است که تحریم شونده را به فکر فرو می‌برد که خودکفا شود، با مشکلات مختلف آشنا شود و تلاش کند که حل‌شان کند. تحریم‌ها اثرات بسیار مخربی داشته‌اند هم در صنعت ما و هم در دیگر صنایع کل کشور. به نظر من، ما با دو دسته تحریم مواجه هستیم: تحریم‌های داخلی و تحریم‌های خارجی. چراکه ما خیلی اوقات توانسته‌ایم تحریم‌های خارجی را دور بزنیم و مشکل ‌مربوط به آن را حل کنیم اما قوانین دست‌و‌پاگیر داخلی و شرایط خاصی‌ که در داخل کشور، وجود داشته و دارد باعث این شده که مشکلات، مرتفع نشوند و آن شرایط، مانع از انجام کار شده‌اند. مثلاً مشکلاتی که در مسیر تأمین پول برای خرید ارز وجود دارد. ما مراحل تأمین مواد اولیه را با وجود همۀ مسائل و موانع، انجام می‌دهیم اما وقتی به بحث انتقال پول می‌رسیم برای تأمین ریال به مشکل بر می‌خوریم. یا تأمین نمی‌شود یا به سختی تأمین می‌شود. شرایط اقتصادی خاصی در داخل کشور وجود دارد و گاهی بخشنامه‌هایی که طی سال‌های مختلف، صادر شده و شاید حتی ناخواسته سر راه تولید قرار گرفته، باعث می‌شوند تحریم‌های داخلی هم بر ما اثر سوء بگذارند. تحریم‌های خارجی، قطعاً هزینه‌های تولید را بالا می‌برند و به این ترتیب، تعدادی از شرکت‌های نسبتاً ضعیف نمی‌توانند دوام بیاورند و در اثر تحریم از بین می‌روند. البته شرکت‌‌هایی هم که می‌خواهند با مشکلات، مبارزه کنند، قطعاً با هزینۀ بسیار بالایی باید مواد اولیۀ مورد نیازشان را تأمین کنند و ریسک مواجهه با عدم دسترسی به مواد اولیه برای آنها بالاتر خواهد بود. ما در زمان تحریم، مجبوریم علی‌رغم اصل اجتناب از انبار مواد اولیه، ذخیرۀ بالایی از ملزومات و مواد اولیه داشته باشیم و به‌ویژه در ایران به دلیل تورم و بحث تحریم، اتفاقاً می‌رویم به سمت انبار کردن و در نتیجه، ناخودآگاه رقابت‌پذیری را کم و کم‌تر می‌کنیم.

 

مواد اولیۀ تولید داخل و آنچه که ما خودمان تولید می‌کنیم تا چه حد به استانداردهای جهانی، نزدیک است و در چه حیطه‌هایی از این استانداردها فاصله دارد و باید تلاش بیشتری برای کاهش این فواصل صورت بگیرد؟

حُسن بزرگ کنسرسیوم دیالیز ایران، تجربۀ درازمدت است. سال‌های سال با این مواد اولیه کار کرده و از نیروی کارشناسی بسیار قوی برخوردار است و با اعتمادی که به نیروهای کارآمد و جوان داشته، در بدنۀ خودش علوم و دانش‌های مربوط را توسعه داده و نهادینه کرده است. شرکت‌های کنسرسیوم از آن دسته شرکت‌ها نبوده‌اند که هرچه لازم داشته‌اند را دیروز وارد کرده و امروز شروع به تولید کرده باشند. چون توانایی تولید محصول، نیازمند دانش و تجربه‌ای است که در طی سالیان متمادی (بیش از بیست سال) توسعه یافته است. در کنسرسیوم دیالیز ایران، از ابتدا استانداردهای مواد اولیه، خیلی سختگیرانه تعیین شدند. حتی مواد اولیه‌ای که ما از شرکت‌های بزرگ و اسم و رسم‌ دار دنیا وارد می‌کنیم، بسیار سختگیرانه مورد آزمایش قرار می‌گیرند چراکه اثرات منفی مواد اولیه با کیفیت پایین در پروسۀ درمان و در کلینیک‌ها برای ما محرز شده است. چنین دیدگاه سختگیرانه‌ای در زمان راه‌اندازی خطوط تولید نیز کاملاً وجود دارد. به همین دلیل، امکان ندارد که مواد اولیه‌ای با کیفیت پایین‌تر از استانداردهای جهانی، تولید یا به خط تولید محصول نهایی، وارد شود. مواد اولیۀ ما درحال حاضر، بسیار پیشرفته است. برای مثال اگر ما بخواهیم فایبر را با مواد اولیه‌ای با کیفیت پایین، تولید کنیم و مثلاً نشتی داشته باشد پس از ورود به کلینیک، برگشت خواهد خورد که این امر هم به لحاظ اقتصادی و هم از منظر خدشه وارد شدن به وجهۀ سازمان، هزینۀ بزرگی را برای ما ایجاد خواهد کرد. بنابراین من فکر می‌کنم که ما به استانداردهای جهانی، بسیار نزدیک هستیم و اگر همین‌طور این مسیر را ادامه بدهیم در آیندۀ نزدیک، می‌توانیم در بعضی از مواد اولیه به یکی از مراجع استاندارد جهانی، تبدیل شویم.

خوبی مجموعۀ ما این است که صفر تا صد تأمین مواد اولیۀ بالادستی تا تولید و توزیع و درمان، در دست خودمان است و در نتیجه اگر مشکلی هم در هرکدام از این حیطه‌ها باشد به سرعت شناسایی می‌شود. به هرحال مشکلات، وجود دارند اما ما در رفع این مشکلات، خیلی از دنیا عقب نیستیم و شاهد این ادعا هم صادراتی است که داشته‌ایم یا درحال حاضر داریم ازجمله صادرات صافی به کشور آلمان به عنوان کشوری دارای استانداردهای بالا. از طرفی این مطلب که گواهینامۀ CE مربوط به اتحادیۀ اروپا را اخذ کرده‌ایم، بیانگر اهمیت ارتقاء کیفیت برای ما بوده است و می‌توان گفت که ما توان خودمان را در این بخش سنجیده‌ایم. ما پودر بیکربنات و همچنین قطعات پلاستیکی تولید شده در شرکت فارمدپلاست پویان را هم به کشور ترکیه، صادر می‌کنیم و برنامه‌هایی نیز برای صادرات این اقلام به کشورهای دیگر داریم.

 

از تجربۀ حرفه‌ای خودتان در کنسرسیوم دیالیز ایران بگویید. شاغل بودن در کنسرسیوم چه حس و حالی دارد؟

سال‌های سال است که در کنسرسیوم دیالیز ایران، مشغول به کار هستم. در شروع کارم در این مجموعه که تجربۀ کافی نداشتم، استفاده از تجربیات جناب آقای مهندس میاندشتی که هم‌رشتۀ بنده هم بودند (مهندسی صنایع)، به من در قرار گرفتن در ریل حرکتی کارها، بسیار کمک کرد و در ادامه هم اینکه در خدمت ریاست محترم هیأت مدیره، جناب آقای دکتر حاجی‌پور، هستم برای من عمیقاً مایۀ افتخار است چون ایشان برای شخص من، الگو هستند و اثرات بسیار بزرگی روی زندگی من گذاشته‌اند. همچنین، نیروها و مدیران جوان و پرسنل زحمت‌کش واحد مهندسی صنایع و کل افرادی که در این مجموعه حضور دارند نیز تأثیرات مثبتی بر من داشته‌اند. واقعیت این است که انگیزۀ ما برای تلاش، ورای مرتفع کردن نیازهای مالی و اقتصادی است و حتی تصورش هم برای من سخت است که قرار باشد در جایی دیگر و در کنار انسان‌هایی غیر از این انسان‌ها کار کنم. درمورد کلیت گروه مهندسی صنایع هم باید عرض کنم، ما گروهی هستیم که در کل مجموعۀ کنسرسیوم، مشغول به فعالیت هستیم و از آن‌جایی که هر واحدی تخصص ویژۀ خودش را دارد، مهندسی صنایع هم تخصص خاص خودش را دارد ولی آنچه در رابطه با مهندسی صنایع و برنامه‌ریزی‌های این واحد، نمود دارد این است که به نوعی در چهارراه ارتباطی کنسرسیوم قرار گرفته. ارتباط با واحد تولید، واحد کیفیت، واحد بازرگانی و مالی و همین‌طور هیأت مدیره و باید بتواند که همۀ اینها را باهم ارتباط دهد. بحث تخصص به عنوان شرط لازم مطرح است ولی کافی نیست و شرط دیگر، بحث داشتن ارتباط مؤثر است برای اینکه بتوانیم تخصص‌ها را با واحدهای مختلف در همان چهارراه مذکور، هماهنگ کنیم و تبدیل‌شان کنیم به روابط حسنۀ منجر به نتایج مطلوب.

 

آیا زمینه‌های این ارتباط مؤثر بین کارشناسان علوم مختلف آن‌طور که مطلوب و منظور نظر شماست، فراهم است؟

بله تا حدود زیادی فراهم است اما می‌شود دوره‌هایی را هم برای گسترش این بسترهای تعاملی مطلوب، برگزار کرد و البته این گسترش و ارتقاء تا حد زیادی هم به ذات خود افراد، بستگی دارد. اما زمینه‌های لازم تا حد زیادی فراهم است. وقتی شخص ریاست محترم هیأت مدیره با وجود تمام مشغله‌هایی که دارند با حوصله و همدلی، پای حرف‌ها و درددل‌ها می‌نشینند و بیشترین زمان ممکن خودشان را صرف بهینه سازی ارتباطات می‌کنند و وقتی چنین الگویی در رأس این مجموعه قرار دارد، پس می‌شود نتیجه گرفت که وسیع‌ترین زمینه‌ها در این مورد فراهم شده است. با این‌همه ما هیچ‌وقت از ارائۀ آموزش به پرسنل در حوزۀ بهینه سازی ارتباطات، بی‌نیاز نخواهیم بود و با در نظر گرفتن همۀ ضوابط مربوط به سلسله مراتب، هر اندازه که بتوانیم روابط را صمیمانه‌تر می‌کنیم تا به تسریع پیشرفت کارها و دستیابی به نتایج مطلوب کمک بیشتری شود.

 

و سخن آخر؟

از شما ممنونم به خاطر این گفت‌وگو که برای خود من به منزلۀ مرور این سال‌ها بود. وقتی ماهنامه را می‌خوانیم در کنار افرادی که می‌شناسیم می‌توانیم با خیلی از افرادی که نمی‌شناسیم و همین‌طور زمینه‌های فعالیت این افراد در کنسرسیوم و کل صنعت تجهیزات پزشکی و دیالیز، آشنا بشویم و به نظر من، این راه خوبی است برای شناساندن اعضای کنسرسیوم به یکدیگر و مطلع شدن از فرایندها و فعالیت‌هایی که در کنسرسیوم و درحیطۀ صنعت تولید محصولات و ملزومات مرتبط با دیالیز، صورت می‌گیرد. پیشنهادم این است که فرایند تولید محتوا را فراتر از تولید محتوای کاغذی ببینید به هدف پوشش دهی ذائقه‌های متنوع مخاطبان و همین‌طور جذب مخاطب بیشتر.

نویسنده

قبلی «
بعدی »