اهمالکاری به معنی به تعویق انداختن عمدی کارهای مهم و جایگزین کردن زمان آن با کارهای با اولویت پایینتر است. تمامی افراد اهمالکار یک جملۀ مشترک دارند: «فردا انجامش خواهم داد!». افراد اهمالکار لزوماً افراد تنبلی نیستند. یعنی انگیزه و اشتیاق کافی را برای انجام امور خود دارند، اما پرداختن به اصل کار برای آنها دشوار است. اساساً افراد تنبل تمایل انجام کار را ندارند، اما افراد اهمالکار، کارهای سادهتر یا لذتبخشتر مانند تماشای فیلم، یا چک کردن شبکههای اجتماعی را جایگزین کارهای اصلی خود میکنند. اهمالکاری تلهای است که هر کس در زندگی خود بارها به آن برخورد کرده است. بزرگترین مشکل اهمالکاری این است که پذیرفتن آن برای شخص دشوار است. یعنی افراد اهمالکار قصد ندارند کار مورد نظر را انجام ندهند! بلکه آن را مدام به زمانی که پر انرژیتر، با حوصلهتر، سرحالتر و … هستند موکول میکنند. اما زمان انجام آن کار هرگز نمیرسد!
در اکثر مواقع اهمالکاری با نوعی احساس گناه همراه است که عواقب جدی به دنبال دارد. این احساس گناه از به تعویق انداختن کارها باعث کاهش اعتماد به نفس، بهرهوری، و ایجاد احساس ناخوشایند در فرد است که همین، باعث تحت تاثیر قرار گرفتن روحیات فردی آنها میشود.
انواع اهمالکاری
اهمالکاری به دو دستۀ اصلی تقسیم میشود:
اهمالکاری رفتاری
اهمالکاری رفتاری دقیقاً همان چیزی است که در بالا به آن اشاره کردیم. شما باید تماس مهمی با فردی بگیرید، باید قبض تلفن خود را پرداخت کنید یا به نظافت خانه بپردازید. اما به جای آن کنترل تلویزیون را در دست میگیرید و مشغول تماشای برنامۀ علمی شبکه ۴ میشوید. این نوع تاخیر و یا در واقع فرار از انجام وظایف اهمالکاری رفتاری هستند.
اهمال در تصمیم گیری
این نوع اهمالکاری با اضطراب رابطۀ مستقیم دارد و معمولاً به طور مشخص دیده نمیشود. مثلاً شما تصمیم دارید یک گوشی موبایل بخرید، اما مدام با نگرانی از درست بودن تصمیمتان این کار را به تعویق میاندازید. اضطراب از اینکه شاید پشیمان شوید، یا مدل بهتری در بازار وجود داشته باشد که شما از وجود آن بیاطلاع هستید، یا حتی اینکه مدل بهتری در آیندۀ نزدیک روانۀ بازار شود شما را از گرفتن تصمیم مناسب باز میدارد. در چنین موقعی شاید کمتر کسی متوجه شود که شما دچار اهمالکاری شدهاید و این امر را ناشی از دقت نظر شما میبینند.
علتهای اهمالکاری چیست؟
۱- مسیر برای شما نامشخص است: کاری را انتخاب کردهاید که تا کنون مشابه آن را انجام ندادهاید. نحوۀ برنامهریزی و زمانبندی مناسب برای آن کار را بلد نیستید و نمیدانید از کجا شروع کنید. به زبان ساده، مسیر شما برای انجام آن کار تاریک است. بنا بر این، بر خلاف آن که میدانید اهمیت انجام این کار چقدر بالاست، گوشی خود را در دست میگیرید و مشغول چک کردن شبکههای اجتماعی میشوید.
شاید اطرافیان یا حتی خود شما جزو آن دسته افرادی باشید که در اقدامات درمانی اهمالکار هستید. با وجود اینکه میدانید سلامت شما چقدر مهم است، از مراجعه به پزشک و درمان، خودداری میکنید. یکی از مهم ترین دلایل این موضوع بی اطلاعی شما از روند درمان است. جدید بودن تجربۀ درمان، بی اطلاعی از میزان درد و آزار فیزیکی و بیخبری از نتیجۀ نهایی درمان، همه عواملی هستند که باعث میشوند شما در درمان خود اهمالکار باشید.
۲- ترس: گاهی شما میترسید که با موقعیت مواجه شوید، قطعاً شما ترجیح میدهید پیش از شروع کار با همۀ جوانب آن آشنا شوید که اگر این اتفاق بیفتد خیلی هم خوب است، اما مشکل اینجاست که این موضوع کاملاً غیر ممکن است. محال ممکن است که شما بتوانید پیش از شروع کار تکتک جنبهها را بسنجید و روی آن اشراف داشته باشید. ترس شما میتواند ریشههای مختلف داشته باشد. ترس از شکست، ترس از قضاوت شدن و حتی ترس از موفقیت!
علت ترس به طور معمول به تصورات اشتباه شما از نتیجه باز میگردد. فکر میکنید اگر شکست بخورید توسط دوستان و آشنایان طرد میشوید، دیگر کسی روی شما حساب نمیکند و به اصطلاح آبرویتان میرود. همین طور میترسید که اگر موفق شوید، در گام بعدی مسوولیت عظیمی بر دوش شما قرار میگیرد که از پس آن بر نمیآیید.
۳- کمالگرایی: بعضی از انواع کمالگرایی باعث ایجاد انگیزه برای پیشرفت و تکمیل کارها میشود. اما بعضی دیگر از انواع کمالگرایی بسیار مخرب هستند. و این تصور را ایجاد میکنند که شما باید در کارهایتان فردی کامل، با استاندارد خوب و زمانبندی دقیق باشید. این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. اگر قرار بود شخصی بتواند از روز اول بهترین کار را ارایه کند، هرگز موضوعی به نام رقابت و پیشرفت وجود نداشت. کمالگرایی فقط باعث در جا زدن شما میشود و تقریباً شما هرگز آن کار را شروع نمیکنید.
۴- کلینگری: گاهی شما هدفهایتان را خیلی بزرگ و کلی در نظر میگیرید. اطلاع نداشتن از جزئیات کار، و هدفگذاری بزرگ به شما هیچ کمکی در پیشبرد کارهایتان نمیکند. کلینگری باعث گیج شدن شما میشود و در نهایت پس از چندین ساعت فکر کردن در مورد هدف و از این شاخه به شاخۀ دیگر پریدن خسته میشوید و دوباره به کارهای سادهتر و لذت بخشتر خواهید پرداخت و در نهایت هدف شما برای همیشه در حد یک نظریۀ کلی باقی خواهد ماند.
ویژگیهای مشترک افراد اهمالکار
- اهمالکاران مدام در حال انجام کارهای بیاهمیت هستند.
- اهمالکاران همیشه تاخیر دارند.
- آغاز کار برای اهمالکاران دشوار است.
- اهمالکاران همواره در حال شکایت از مشغلۀ زیاد و دشواری کارهایشان هستند.
- اهل برنامهریزی نیستند.
- کارهای نیمه تمامشان بیشتر از کارهای تکمیل شده است.
- اولویت بندی خاصی ندارند.
- ذهن اهمالکاران همیشه آکنده از فهرست کارهایی است که باید انجام بدهند.
- اهمالکاران غالباً فراموش کارند.
اهمالکار نباشیم
با ترس خود مواجه شوید: به خاطر داشته باشید که هر چه دیرتر اقدام به انجام کار مورد نظر خود بکنید، مواجهه با آن دشوارتر میشود. این به این معنی نیست که بدون تحقیق و بررسی دست به انجام آن بزنید، اما نباید اجازه بدهید که ترس از نتیجه، مانع شروع کار شما شود. گاهی لازم است به معنی و مفاهیم چیزهایی که از آن میترسید عمیقتر فکر کنید. اگر بتوانید معنی شکست را برای خود تغییر بدهید، و خود را قانع کنید که با وجود ترس از شکست وارد کار مورد نظر خود شوید، میتوانید بر اهمالکاری خود غلبه کنید.
هدف گذاری کنید: وقتی کاری بزرگ و سنگین است و زمان زیادی برای انجامش نیاز دارید، شما بیرغبت و بیانگیزه میشوید. زیرا چشم انداز کار برای شما بسیار عظیم است و حتی فکر کردن به آن شما را خسته میکند. بد نیست اینجا با یک سوال بسیار رایج مواجه شوید: «چگونه میتوان یک فیل را خورد؟» پاسخ این است، باید آن را تکه تکه کنید. اگر فکر میکنید که میتوانید یک کار بزرگ را در یک گام بزرگ انجام دهید، اولین قدم را برای اهمالکاری برداشتهاید. در صورتی که اگر همان کار را به جزئیات کوچکی تقسیم کنید که به راحتی قابل مدیریت باشد، به مرور به هدف بزرگ خود خواهید رسید. اگر فقط تصمیم بگیرید یک زبان جدید یاد بگیرید، تصمیمی بزرگ و غیر قابل انجام گرفتهاید. اما اگر تصمیم بگیرید روزی ۱۰ کلمه یاد بگیرید، بعد از یک ماه ۳۰ کلمه و بعد از یک سال بیشتر از ۳۰۰۰ کلمه از آن زبان را یاد گرفتهاید.
قبول کنید که اشکال دارید: این شهامت را در خود ایجاد کنید که کار خود را با مشکل و ناتمام ارایه کنید. اگر فکر میکنید کار شما به اندازۀ کافی کامل نیست، به قدر کافی زیبا نیست و یا هنوز برای ارایه کردن خام است، اینجا دقیقاً جایی است که باید کمالگرایی را کنار بگذارید و مسیر خود را ادامه دهید. اگر امروز در درس خود نمرۀ کافی نگرفتهاید و احساس میکنید نیاز به مطالعۀ بیشتر دارید، اول مطالعۀ درس بعدی را شروع کنید. بعدها در زمان نیاز یا در مطالعات بعدی جزئیات بیشتر را یاد خواهید گرفت. فراموش نکنید که یک کار اگر تمام شود، حتی اگر کامل و بینقص نباشد باز هم از کاری که هیچوقت شروع نشده بهتر است.
غلبه بر اهمالکاری:
۱- بدون دلیل به خودتان برچسب نزنید، اول باید تشخیص دهید که واقعاً اهمالکار هستید یا خیر. بسیاری از مواقع کارهایی با اولویت بالاتر باعث میشوند شما کارهایتان را متوقف کنید. این اهمالکاری به حساب نمیآید. برای تشخیص این موضوع یک روز کامل فعالیتهای خود را ثبت کنید. اگر در تمام طول روز مشغول انجام کارهای با اولویت پایین و اتلاف وقت هستید، آنوقت میتوان شما را اهمالکار به شمار آورد.
۲- خودتان را به خاطر هرگونه اهمالکاری که تا کنون انجام دادهاید، ببخشید. این که بار گناه کارهایی که تا کنون نکردهاید را همیشه بر دوش بکشید هیچ کمکی به شما نمیکند. ذهن خود را سبک کنید و این احساس را از خود دور کنید.
۳- دلیل اهمالکاری خود را پیدا کنید. آیا میترسید؟ دچار کمال طلبی شدهاید؟ آن کار برای شما خیلی بزرگ است؟ وقتی دلیل اصلی اهمالکاری خود را پیدا کنید نیمی از راه غلبه بر آن را طی کردهاید.
۴- کارهایی انجام بدهید که اهمالکاری شما را متوقف کند. برای انجام کارهای خود قدم های کوچک بردارید. کارهای بزرگ را به جزئیات کوچک تقسیم کنید و به یاد داشته باشید که انجام دادن حتی بخش کوچکی از کار، از انجام ندادن آن بهتر است.
۵- به خاطر انجام دادن کارهایتان برای خودتان پاداش تعیین کنید. بلافاصله بعد از اتمام کارهایتان و رسیدن به اهداف کوتاه مدت به خودتان جایزههای کوچک و لذت بخش دهید. این پاداش میتواند خوراکی مورد علاقه، ملاقات با دوستان در کافه، یا تماشای سریال مورد علاقه باشد.
۶- از دوستانتان بخواهید از میزان پیشرفت شما در کارتان از شما سوال کنند، این کار باعث میشود احساس کنید که باید به کسی پاسخگو باشید و اهمالکاری خود را کنترل کنید.
۷- بیش از حد فکر نکنید. زیاد برای فکر کردن و برنامهریزی زمان صرف نکنید. فقط کافی است جوانب اولیه را بسنجید و اولویتهای روزمره را مشخص کنید. همین قدر برای شروع کردن کافی است. اگر زیاد برای فکر کردن و تصمیمگیری زمان صرف کنید، موقعی به خود میآیید که کل روز خود را صرف برنامهریزی کردهاید.
۸- محیط کار خود را کنترل کنید. عاملی را که باعث اهمالکاری شما میشود، از خود دور کنید. اگر زیاد به شبکه های اجتماعی سر میزنید، گوشی را از دسترس خود دور کنید. تلویزیون را خاموش کنید و از کار کردن در محیط شلوغ و پر سر و صدا خودداری کنید.
در پایان خواندن این مطلب شاید به این نتیجه رسیده باشید که سالها درگیر اهمالکاری بودهاید. همین امروز شروع کنید، خودتان را ببخشید و با تکنیکهای کوچک اهمالکاری را از خود دور کنید. اگر دلایل اهمالکاری شما ریشههای روانی قدیمی دارد، با یک مشاور روانشناس صحبت کنید. این را بدانید که آگاه شدن بر یک مشکل تسلط شما را بر حل آن بالا میبرد. شخصیت خود را بشناسید و به همان نسبت برای خود راه حل پیدا کنید. در نهایت در رفع اهمالکاری به خودتان سخت نگیرید، اگر از اهمالکاری برای خود یک مشکل بزرگ بسازید، یک دلیل قوی برای خودتان ایجاد کردهاید که در رفع اهمالکاری، اهمالکار شوید